همه ما تا حدودي از رياضي شنيدهايم؛ شکي در آن نيست که بيشتر از نفرت از رياضي شنيدهايم. تعداد معدودي از دانشآموزان و دانشجويان را ميتوان پيدا کرد که از رياضي متنفر نباشند چه برسد به آنکه دوستدار رياضي و به قولي عاشق رياضي باشند. امّا واقعاً چرا !؟ آيا اينقدر رياضي وحشتناک است که کابوس اکثر دانشآموزان و دانشجويان باشد!؟ تنها مشکل در قشر دانشآموز و دانشجو نيست، بلکه خيلي از افرادي را ميبينيم که دوران تحصيل خود را به پايان بردهاند و ديگر با رياضي سروکار ندارند امّا همچنان نفرت خود را از رياضي حفظ کردهاند و کافي است اسمي از رياضي بشنوند آنگاه درد دل خود را در باب رياضي به نحوي بازگو ميکنند که انگار در زنداني در بدترين شرايط و زير بدترين شکنجهها بودهاند و به هر نحو ممکن توانستهاند آن دوران کابوس را پشت سر بگذارند ! متاسفانه اين تنفر در حدي پيشرفت کرده که به دبيران و استادان رياضي رحم نکرده و آنها نيز به جرم آموزش رياضي مورد نفرت فراگيران رياضي قرار خواهند گرفت. علت اين همه تنفر و دوري از رياضي چيست؟ آيا واقعاً رياضي چنين ديوي است که بايستي از آن ترسيد و هراس داشت!؟ آيا اين ديو ترسناک همان رياضي است که کساني آن را شيرينترين درس ميدانند و معتقدند که اساس دنيا و همه علوم، رياضي است!؟ رياضي شيرين است يا تلخ؟ در حقيقت ميتوان گفت که اين پرسش کاملاً نادرست است. در واقع بايستي پرسش را بدين صورت اصلاح کرد که در چه شرايطي رياضي شيرين و در چه شرايطي تلخ است؟ و يا بپرسيم که رياضي براي چه کساني شيرين و براي چه کساني تلخ است؟ با توجه به اصلاح صورت سوال اولين نکته که متوجه ميشويم اين است که متاسفانه در جامعه ما، بيشتر شرايط براي تلخ جلوه دادن رياضي مهياست؛ امّا چه دلايل و شرايطي سبب ميشود که يک درس يا بهتر بگويم يک علم، شيرين يا تلخ در بين مردم نمايان شود و آيا ميتوان شرايط را عوض کرد و يا حداقل بهتر کرد به طوريکه اين علم بيشتر شيرين نشان داده شود و موجب گرايش دانشآموزان و دانشجويان به رياضي شود؟ در ادامه دو مورد از مهمترين موارد تاثير گذار بر بد جلوه دادن رياضي را تشريح خواهم کرد. بيشک در نظر اکثريت تدريس رياضي در هر دورهايي که باشد اگر سختترين کار نباشد حداقل يکي از کارهاي سخت و طاقت فرساست. و در اين شکي نداريم که واقعاً قشر دبيران و استادان، زحمت کش و پرتلاش بوده و وظيفه سنگيني برعهده دارند، البته هرچه مدرس علاقه بيشتري نسبت به تدريس رياضي داشته باشد به همان اندازه از سختي و مشقت کار کاسته ميشود. با تمام احترامي که نسبت به اين عزيزان دارم، معتقدم که اولين دليل که سبب تلخ نشان دادن رياضي ميشود همين قشر زحمتکش ميباشند. البته نه تمام اين دبيران و استادان بلکه عدهايي شايد معدود، دبيران و استادان رياضي با توجه به نحوه تدريس و نسبت علاقه خود به رياضي و جدي گرفتن اين علم ميتوانند تاثيري شگرف بر روي فراگيران اين علم داشته باشند. متاسفانه بعضي اوقات دبيران و استاداني ميبينيم که با بيعلاقگي خود به رياضي و جديت نداشتن در امر تدريس رياضي، کمک شاياني به سخت نشان دادن رياضي و در نتيجه منفور بودن آن ميکنند. البته بايد انصاف را رعايت کرد و بگويم که در مقابل اين تعداد، مدرسان بيشتري داريم که وظيفه خود را به نحو احسن انجام داده ولي متاسفانه اگر فردي در دوران تحصيل خود حتي يک بار با مدرسي از گروه اول يعني مدرسيني که وظيفه خود را به درستي انجام نميدهند، برخورد کند و شاگرد چنين مدرسي باشد، کافي است تا همه زحمات ساير مدرسين پر تلاش را هدر داده و نتيجه منفي بر نتيجه مثبت غالب شود. اگر از نقش مدرسين در بد جلوه دادن رياضي خواهم گفت اکيداً به منظور زير سوال بردن همه مدرسين عزيز نيست ولي بايستي قبول کرد که متاسفانه چنين مدرسيني هم داريم که تنها در فکر تمام شدن کلاس درس هستند و بدتر از آن مدرسيني که خود با دلايلي واهي دانشآموزان و دانشجويان را از رياضي بيزار و گريزان ميکنند. متاسفانه اين دسته از مدرسين با بي اطلاعي از واقعيت اين علم بزرگ، حياتي و تاثيرگذار در همه دنيا حرفهايي تحويل فراگيران اين علم ميدهند که بسي جاي تاسف است. شايد شما هم شنيده باشيد که مثلا ميگويند: مشخص نيست رياضي براي چه چيزي خوب است، ما که کاربردي از رياضي نديديم. فردا که شما در رشتههاي فلان باشيد رياضي به چه درد خواهد خورد و ... . قطعاً پايه و اساس هر چيزي مهم است و شکلگيري رياضي نيز مانند اکثر دروس ديگر در دوره ابتدايي و بعد دوره راهنمايي ميباشد. پس معلمان و دبيران عزيز در مقاطع ابتدايي و راهنمايي به مراتب وظيفه حساستري خواهند داشت و متاسفانه شاهد جديت لازم در اين مقاطع، که به طور قطع از مهم ترين مقاطع تحصيلي هستند، نيستيم. البته گاه به دلايل متعدد مانند تعداد معدود دانشآموزان و در پي آن امکانات کم، شاهد آن هستيم که در مقطع راهنمايي به خصوص در مدارس روستاها به علت نبود دبير رياضي، دبيري که شايد خود از رياضي تنفر داشته باشد، تدريس رياضي را برعهده دارد که بي شک همين امر ميتواند لطمهاي فراوان به محبوبيت رياضي بزند. افرادي که برادر يا خواهر کوچکتر از خود دارند شايد برايشان پيش آمده باشد که در دوره تحصيل نمرات خوب نگرفته باشند و به دليل آنکه در برابر برادران و خواهران که از خود کوچکتر بوده و احتمالاً نمرات بهتري دارند، خود را ناتوان و به قولي تنبل جلوه ندهند، شروع به ترساندن برادران و خواهران خود ميکنند با جملاتي همچون شما هنوز در اول راه هستيد، رسيديد به رياضي ما اون وقت متوجه ميشويد که درس سخت و وحشتناک يعني چه، همين جملات کافي است که دانشآموزي که در مقطع ابتدايي و راهنمايي است از رياضي واقعاً بترسد و شبها کابوس رياضي ببيند و شکي نيست که همين ترس سبب ميشود که درس رياضي را خوب متوجه نشود حتي اگر بهترين مدرس با بهترين شيوه تدريس نيز با او کار کند؛ به اين ترتيب روز به روز از رياضي دورتر شده و به علت اينکه کمتر ياد ميگيرد و از آن لذتي درک نميکند موجب نفرت از رياضي خواهد شد، نفرتي که احتمالاً تا آخر عمر به همراه دارد. موارد ذکر شده و مواردي ديگر هر کدام در شرايط خود تاثيري منفي بر روي رياضي خواهد داشت. بياييد همه با هم سعي کنيم که علم رياضي را در بهترين موقعيت ببينيم. مدرسين عزيز رياضي با مسلط بودن بر رياضي و کاربردها و تاثيرات آن، جديت گرفتن کلاسهاي درس رياضي و در عين حال برخورد خوب با فراگيران اين علم ميتوانند به فراگيران ثابت کنند که ميتوانند از درس و علم شيرين رياضي از آن استفاده کنند. ما نيز در کنار فراگيران رياضي به ويژه دانشآموزان ابتدايي و راهنمايي در پي تشويق و ترغيب آنها به سوي فراگيري رياضي باشيم نه آنکه از رياضي براي آنها غولي آتشين بسازيم و با اين کار بخواهيم خود را از ديگران برتر جلوه دهيم؛ نه تنها رياضي بلکه هر علم ديگري، اگر با شوق و علاقه با آن برخورد کنيم قطعاً از آن لذت برده و خشنود خواهيم بود. *