تدریس در عصر دانایی در هر محیط آموزشی غنی فرد باید بتواند بدون جهت دادن، آزادانه و متفکرانه به کاوش بپردازد، آموخته های خود را وحدت بخشد و به سوی تعالی گام بردارد، در حالی که در اغلب مدارس دنیا نه تن
در هر محیط آموزشی غنی فرد باید بتواند بدون جهت دادن، آزادانه و متفکرانه به کاوش بپردازد، آموخته های خود را وحدت بخشد و به سوی تعالی گام بردارد، در حالی که در اغلب مدارس دنیا نه تنها چنین رسالتی فراموش شده است، بلکه در جهتی خلاف آن گام برداشته می شود (مک دونالد و دیگران، ) دانش آموزان به جای کسب حقایق علمی باید به روش کسب حقایق علمی توجه کنند و به جای انباشتن حقایق علمی در ذهن، بیاموزند که چگونه شخصا فکر کنند، تصمیم بگیرند و درباره امور مختلف قضاوت کنند. دانش آموزان در فرایند آموزش باید بتوانند ادراک حسی فهم نظریات مختلف را تجزیه و تحلیل کرده، تفکر علمی و نقادانه خود را تقویت کنند و رشد دهند. رسیدن به چنین اهدافی نیازمند دستیابی به فرصتها و موقعیتهای مطلوب یادگیری است که با دستور دادن، موعظه کردن، القا و ترغیب به تقلید و اطاعت ازدیگران به وجود نخواهد آمد، زیرا محدود کردن آموزش و پرورش به انتقال و حفظ حقایق علمی، رشد طبیعی دانش آموزان را محدود خواهد ساخت آیزنرمعتقد است که در مدارس امروز فقط بر مهارتهای خواندن و نوشتن و حساب کردن تاکید می شود در حالی که این مهارتها ذاتا دارای ارزش نیستند و در تعلیم و تربیت تهی از فضیلتند. مسئله این نیست که دانش آموز می تواند بخواند، بلکه این است که او چه و چگونه می خواند ارزش مدارس در تربیت انسانهای فرهیخته است باید تاریخ علم را جانشین خود علم کنیم و به جای انتقال مفاهیم مطرح شده در کتابهای درسی به ایجاد فرایندهای زنده و پویای علم بپردازیم