مــادر اندیشـــــــــــــــــــــه ها
مي شمارم يك و دو سه وچـهار
مي شمارم صد هزاران صـد هزار
تا كجا بايد شمرد ؟
يك چه مي باشد! حساب وجبر چيست؟
هندسه تصويري از سـيماي كيست؟
حضرت تالـس چه گفت ؟
حرف اقليدس چه بود؟
راسـتي علم رياضي چيست، چيست؟
آن كه مي داند بگويد كيست، كيست؟
اي رياضي دان چه داني از رياضي ! ذره اي؟
هفت دريا باشد اين دانـش تو مثل قطره اي!
هندسه ! اي باسـتاني شهر دنياي خيال
هندسه ! اي پاره خط تو الفبـاي خيال
ساكنان شهر تو در چشـم من
چون دلبـران گردش كنان
مي زند انديشه ام در وصف تو فرياد گنـگ
گشته ام سرگشـته چون اعداد گنـگ
اي رياضي ! شان تو در حد چيست؟
بي نهايت حاصل حد تو نيسـت؟
چـرخ دنيا را
كنون رايانه مي گرداند اي علم رياضي؛
ياكه دست زيرك پنهـان تو
آفرين بر صفر ويك ! مرحبا مبـناي دو !
اي علوم تجربي! اي منطق واختر شـناسي!
اين منم علم رياضي گر شـناسي !
بي وجود دانش نغـز رياضي
از وجودش كيست راضي ؟
اي رياضي خون ناپيداي جاري در رگ كيهان تويـي
واجد راي زلال وصاحـب برهان تويـي
اندك اندك فاش گردد ردپايت در تمام پيشـه ها
اي رياضي مادر اندیشـه ها